« ادامه داستان معجزه ادامه داستان معجزه  »

پایان خاطرات شهید نیری 

نوشته شده توسطیاس 29ام مرداد, 1397

?دیگر خیلی زور می خواهد که تو از دست آن ها نجات پیدا کنی .بکوش تا باز به مقام اولیه ی خودت برسی.

✨ماشاءالله فکر کنم(علت این مشکل) در اثر بر خورد با زنان است که معاشرت می کنی، و در اثر بر خورد با برادرانی است که هنوز در دامن نفس غوطه ور هستند.

✨وقتی به برادران همسن خودت میرسی عوض اینکه چیزی یاد بگیری و یا یاد بدهی، همه اش در خنده های بیهوده و صحبت هایی که شما را سرگرم کند و حرف هایی که حجاب می آورد مشغول هستی؟

✨با اینکه در تنهایی هستی عوض اینکه به پروردگار قرب پیداکنی با فکرهای بیهوده وقت خودت را می گذرانی.

?ماشاءالله یک فکری کن کمی به عقب برگرد ببین وقتی در تهران پیش رفقا و دوستانت بودی چه عنایت هایی داشتی ، چقدر در یاد پروردگار بودی.

هر روز حداقل چیزی یاد می گرفتی و یا به کسی چیزی یاد می دادی اما حالا نه!

✨به جای اینکه وقتی با کسی هم صحبت می شوی و چیزی(برای گفتن) نداری سکوت کنی، مدام حرف میزنی، ماشاءالله ، خیلی ناراحت میشوم که تورا اینگونه ببینم.

✨خیلی از دستت ناراحت شدم وقتی(فلانی)در ماشین به من گفت ماشاءالله مدتی است بامن حرف نمی زند و حتی وقتی سلام می کنم جواب سلام مرا نمی دهد.

آیا ماشاءالله این طوری است؟ به خداقسم اگر اینگونه باشی از پروردگار به دور هستی؟ آیا می خواهی…. را به تو معرفی کنم
?نامه‌های احمداقا به دوستان?
?ماشاالله این را بدان وقتی که در اولین بار تو را در روستای« رینه» دیدم، بالای آن پل خیلی ناراحت شدم! چون نور صورتت خیلی رفته بود و خواستم نصیحتت کنم که نشد.

✨ماشاالله جان، قرآن زیاد بخوان.کتاب درسی‌ات را هم فراموش نکن.

احترام برادرنت را داشته باش.احترام دوستانت را هم داشته باش.

✨اشتباه می‌کنی به کسی از دوستانت سو ٕظن پیدا نمایی.تو باید همیشه و در هرجا خودت را کوچک تر احساس نمایی.

درباره‌ی….باید بروی پیش او و اگر ببینی که در گمراهی است نجاتش بدهی، نه اینکه او را ترک نمایی‌

همین حالا ببین که چقدر عقب افتادی.

✨آیا با کسی که از اهل دنیاست هم صحبت می‌شوی؟ 

پس بکوش خودت را به همان مقام قبل برسانی‌.

✨و ماشاالله…. صحبت های بالا را به عمل برسان.

ان شاالله که موفق می‌شوی و ان شاالله شیطان که تو را اسیر کرده از دست او نجات یابی.
پیری و جوانی چو شب و روز بر آید

       ما شب شد و روز آمد و بیدار نگشتیم
     برلوح معاصی خط عذری نکشیدیم

      پهلوی کبائر حسناتی ننوشتیم
(عمل کن به این دو خط شعر)


فرم در حال بارگذاری ...