« بوسیدن دست یک طلبه | مادر شیطان » |
تسلیم و رضا
نوشته شده توسطیاس 8ام اردیبهشت, 1396آیت الله خسرو شاهی کرمانشاهی می گوید: آیت الله علی آقا قاضی، در فقر شدیدی به سر میبرد، به گونه ای که توان پرداخت اجاره خانه اش را نیز نداشت. روزی در نجف اشرف، صاحب خانه وسایل و اثاث ایشان را بیرون ریخت. از این رو، علی آقا قاضی مجبور شد با خانوادهاش به کوفه برود. در مسجد کوفه، محلی بود که افراد غریب در آنجا سکونت میکردند و علی آقا قاضی نیز در آنجا ساکن شد.
▫️علامه طباطبایی در این باره میفرماید: «رفتم مسجد کوفه دیدم مرحوم قاضی و همه خانواده اش تب کردهاند و مریض هستند، هنگام نماز شد. علی آقا قاضی طبق معمول، در اول وقت به نماز ایستاد و بعد از نماز عشا آن چنان با توجه کامل آیه شریفه «آمَنَ الرّسولُ» را تلاوت فرمود، مثل اینکه هیچ مشکی پیش نیامده است و با آرامش وصف ناپذیر و شگفت انگیز به ذکر و دعا مشغول بود».
فرم در حال بارگذاری ...