« ​مفهوم حرکات نماز از زبان امام علی علیه السلامقربون بند کیفتم، تا پول داری رفیقتم  »

 فواید سه‌گانه محاسبه نفس

نوشته شده توسطیاس 14ام بهمن, 1395

۱_خودشناسی

یکی از فواید مهم محاسبۀ نفس، «خودشناسی» است. خودشناسی چیزی نیست که در کتابخانه رخ بدهد. البته کتابخانه هم کمی می‌تواند-در جهت خودشناسی- به انسان کمک کند، اما بعد از کتابخانه، انسان باید کتاب وجود خودش را بخواند و ببیند که واقعاً چه مشکلی دارد؟

 آدم باید آن کتابخانه را در آزمایشگاه وجود خودش تجربه کند. محاسبه نفس یعنی رفتن به داخل «آزمایشگاهِ وجود خود» و بررسی کردن تمام مواعظ و نصایح دین در درون خود. عالَم خودِ انسان خیلی عالَم جذابی است.

 ۲- دیگر شناسی

یکی دیگر از فواید محاسبه نفس-علاوه بر خودشناسی- این است که انسان در اثر خودشناسی می‌تواند دیگران را هم ‌بشناسد. امیرالمؤمنین(ع) می‌فرماید: «کسی که خودش را نشناسد هیچ‌کسی را نمی‌شناسد.»(مَنْ جَهِلَ نَفْسَهُ کَانَ بِغَیْرِ نَفْسِهِ أَجْهَل؛ مَنْ عَرَفَ نَفْسَهُ فَهُوَ لِغَیْرِهِ أَعْرَف‏؛ غررالحکم/8758‏)

همۀ ما باید «آدم‌شناس» باشیم تا ارتباط‌مان با دیگران خوب برقرار شود. مثلاً گاهی که دلمان برای دیگران می‌سوزد، برای این است که می‌فهمیم آنها چه مشکلی دارند، و لذا با آنها دلسوزانه برخورد می‌کنیم.

اگر مادری علت گریه‌های بچه‌اش را نفهمد، واقعاً به بچه‌اش صدمه می‌زند. وقتی ما دیگران را بشناسیم، گاهی می‌توانیم برای آنها مثل یک مادر، دلسوزی کنیم و می‌فهمیم که چگونه باید با آنها رفتار کنیم.

خیلی از پدر و مادرهای مذهبی، خودشان را نمی‌شناسند، و به همین خاطر، بچه‌های‌شان را هم نمی‌شناسند.

یک کارگردان یا فیلم‌نامه‌نویس باید ورزش فکری انجام داده باشد؛ یعنی باید خودش را بشناسد تا بتواند کاراکترهای فیلم را خوب طراحی کند!

 یکی از مشکلات بزرگ فیلم‌های ما «کاراکترهای بی‌هویت» است. اگر کسی انسان‌شناس باشد، واقعاً از برخی از کاراکترهای فیلم‌ها خنده‌اش می‌گیرد، آدم‌ها همه مصنوعی هستند؛ چون فیلم‌نامه‌نویس یا کارگردان اصلاً تیپ‌شناسی بلد نیست، مثلاً نمی‌داند که «این کار از این تیپِ شخصیتی اصلاً برنمی‌آید!» این مسائل ساده نیست و پیچیدگی‌هایی دارد!

۳- خداشناسی

 خدا مثل یک مربی دلسوز است که مدام دارد با ما تمرین می‌کند. ما 24ساعته داریم با خدا #پینگ‌پونگ بازی می‌کنیم! ببین مربی‌ات توپ را بیشتر کجای میز می‌اندازد که تو نمی‌توانی بگیری؟ معلوم می‌شود تو در آن‌جاها ضعف داری؛ باید روی این نقاط ضعف خودت کار کنی.

 خداوند در طول زندگی، مثل یک مربی دلسوز برای تو عمل می‌کند و تو در واقع داری با مربی‌ات بازی می‌کنی. هر دفعه که توپ را به یک طرفی انداخت، تو باید متوجه شوی که منظورش چه بوده و چه چیزی را می‌خواهد به تو بگوید؟

 این مربی فوق حرفه‌ای، زیاد هم به تو فشارِ طاقت‌فرسا نمی‌آورد، گاهی نیز فرصت می‌دهد که تو بتوانی نقاط قوت خودت را نشان بدهی و سرِ حال بیایی! و بعد دوباره می‌رود سراغ نقاط ضعف تو و دوباره همان گوشه‌ای می‌زند که تو ضعف داری!

 شما وقتی‌که محاسبۀ نفس را شروع کنی، کم‌کم می‌بینی که خدا اکثر توپ‌ها را به این گوشۀ میز می‌اندازد، پس معلوم می‌شود که تو در این نقطه، مشکل داری. در این صورت خدا را می‌بینی و ضعف‌های خودت را می‌بینی.

 هر کسی می‌خواهد صدای خدا را بشنود، باید محاسبۀ نفس کند. چطوری صدای خدا را می‌شنوی؟ انگار دارد می‌گوید: «دیدی امروز چه‌کار کردی؟ من این‌را از تو پرسیدم؛ دوباره این امتحانِ را از تو گرفتم…» 

 البته نباید انتظار داشته باشی از همان روز اول-که محاسبۀ نفس را شروع کردی- صدای خدا را بشنوی! باید مداومت داشته باشی. لوس‌بازی درنیاور! همان روز اول انتظار داری فرشته‌های آسمان بر تو نازل بشوند؟!


فرم در حال بارگذاری ...